اون پیراشکی شورا بوداااااااا اونارو امروز مامانم اورد سر سفره داداشم بعد ناهارش یدونه برداشت داشت میخورد بعد مامانمم یکی برداشت یک سومش و خورد گذاشت برگشتم رو به داداشم گفتم باید جوره مامان خانومتم بکشی و اشاره کردم ب پیراشکیه مامان داداشمم به نگا کرد بش بد گف من همینم دیگه نمیتونم بخورم ی نگا ب پیراشکیه نصفه خودش کرد گذاشتش گوشه ظرفشو دیگه نخورد بیچاره راس میگف:/ منم ک خوردم تو طول تموم مدت قیافم مث اون موقع هایی بود ک خرمالو میخوری دهنت گس و پیر و منبع
درباره این سایت